امروزه کشاوزان برای تولید هر محصول علاوه بر مشکلاتی مانند کمبود آب، از بین رفتن مواد آلی خاک و فرسایش آن، شور شدن اراضی و … با معضل بسیار مهمی که گاه منجر به نابود شدن گیاهان کشت اصلی میشود، یعنی علفهای هرز مقاوم مواجه هستند. کشاورزان در سرتاسر دنیا، با چرخه معیوبی در مقابله با این دسته از علفهای هرز دست به گریبانند و به طور پیوسته به آنها هشدار داده میشود که از علفکشهای قویتری استفاده کنند که نتایج دراز مدت نامطلوبی در پی دارد.
در حال حاضر به دلیل سمپاشیهای غیراصولی و نامناسب، ۱۶۵ نوع علف هرز به وجود آمده که نسبت به علفکشها مقاوم شدهاند. تکرار کشت بدون رعایت تناوب چند ساله در مزارع ذرت منجر به ظهور علفهای هرز مقاومی نظیر انواعی از تاج خروس گردید که به ۷ گروه از علفکشها، به طور نسبی مقاومت نشان میدهد. علفهای هرز دیگری نظیر پیرگیاه(Common ragweed) دم روباهی و توق (Xanthium) نیز در این گروه هستند.
پرسشی که در این جا مطرح میشود چگونگی مقاوم شدن علفهای هرز به سموم علفکش است. کارشناسان اعتقاد دارند که:
۱- معمولی ترین شکل مقاوم شدن علفهای هرز، ایجاد موتاسیون توسط یک پروتیئن است که مانع از اتصال ملکولهای سم به نقاط آسیبپذیر گیاه میشود و گوئی که اساسا هیچ سمی به آنها پاشیده نشده است.
۲- مقاومت متابولیکی که در این حالت برخی از مواد درون گیاه مانع از رسیدن علفکش به نقاط حساس گیاه هرز شده و یا در اندامهای گیاه متابولیزه میشوند. محققان استرالیایی متوجه شدهاند که به دلیل به وجود آمدن یک آنزیم در علف هرز چچم(ryegrass)، سموم علفکش در اندامهای آن متابولیز میشوند، مشابه حالتی که برای گیاه تاج خروس در آمریکا به وجود آمده است.
از اواسط قرن بیستم، علفهای هرز شروع به مقاومسازی خود درمقابل سموم علفکش کردند که در حال حاضر به بدترین شکل ممکن در آمده است. علف کش «گلایفوسیت» یکی از محبوبترین علفکش ها نزد کشاورزان دردهه ۱۹۹۰ برای مزارع ذرت وسویا بود، اما اکنون ۹ علف هرز در این مزارع، به سم مذکور مقاوم شدهاند. تاج خروس نه فقط به گلایفوسیت بلکه به سموم دیگری مانند pursit، classic و… نیز مقاوم شده است. مشاهده گردیده که این علف هرز حتی به محلولهای ترکیبی از چند علفکش نیز مقاومت نشان داده است.
مقاومت به سموم علفکش، سالیانه بیش از۱۰ میلیارد دلار به کشاورزان آمریکا خسارت وارد میکند.
نکته بسیار مهم آن است که علاوه بر تحمیل این هزینه سنگین، عواقب زیست محیطی آن نیز قابل توجه است و به عنوان مثال بر جمعیت زنبورها اثر نامطلوب میگذارد.
حرکت رو به جلو
به نظر نمیرسد که یک شیوه استاندراد در مصرف سموم بتواند این روند مستمر را پاره کند اما الزاما باید این چرخه را در جایی از هم گسیخت. هنوز استفاده از علفکشها اهمیت خاص خود را دارد، اما کشاورزان باید در اندیشه یافتن راههای دیگری برای در هم شکستن این مقاومت باشند. کارشناسان برای این امر توصیههایی را ارایه میدهند.
۱- کشاورازن باید بتوانند با ابزاردقیق با حدود ۸۰۰۰ گونه علف هرز که در مزارعشان جوانه میزنند، مبارزه کنند، بدون استفاده بیش از حد از سموم و مقاوم کردن آنها توجه به حجم عظیم بذوری که علفهای هرز تولید میکنند بسیار اهمیت دارد، بنابراین کشاورزان از علفکشها و روشهایی استفاده کنند که یک کنترل صد درصدی را ارایه نماید.
۲-تاکتیکها و روشهای مختلف در تناوب زراعی و جایگزینی محصولات گیاهی با هدف کنترل علفهای هرز، اهمیت ویژه دارد: کشت گیاهان پوششی و علوفهای و برداشت تمام مزرعه به همراه علفهای هرز میتواند در سرکوب و اجازه ندادن به آنها در رسیدن به مرحله بذردهی موثر باشد.
۳- توجه به شرایط جغرافیایی، انواع علفهای هرز موجود درمزرعه، آب و هوای منطقه، زمان سمپاشی و سایر شرایط زیست محیطی، میتواند بر اثرگذاری روشهای مقابله با علفها تاثیر بگذارد، به عنوان مثال محققان دریافتهاند که اشعه UV خورشید میتواند بر غیرفعال شدن برخی از علفکشها اثر داشته باشد، چنانکه اگر علفکش گلایفوسیت قبل از ساعت ۱۰ صبح و بعد از۴ بعد از ظهر استفاده شود، تحت تاثیر اشعه UV قرارگرفته و اثر آن کاهش مییابد.
۴-محققان دریافتهاند که با مشخص کردن علفهای هرز مزرعه بر روی یک نقشه، دقت مقابله با آنها افزایش یافته و ضمن کاهش هزینههای سمپاشی، اثرات سوء زیست محیطی سموم و مقاوم شدن علفها کمتر شده است. با ترکیب اطلاعات ماهوارهای، پهپادی و مشاهدات کامپیوتری، کشاورز میتواند متوجه گردد که در چه نقطهای از مزرعه، چه نوع علف هرزی رشد غالب دارد.
کشاورزانی که با تلفیق روشهای دقیق به همراه سمپاشی مدیریت شده از ابزار هوشمند استفاده کردهاند، گزارش دادهاند که بین ۲۰ تا ۹۰ درصد نسبت به روشهای مرسوم هزینههای کمتری پرداخت کردهاند.